loading...
دژ نیوز
مصطفی بازدید : 247 چهارشنبه 28 آبان 1393 نظرات (0)

داستان خواندنی روز با چراغ گرد شهر راهبی چراغ به دست داشت و در روز روشن در کوچه ها و خیابانهای شهر دنبال چیزی می گشت.

راهبی چراغ به دست داشت و در روز روشن در کوچه ها و خیابانهای شهر دنبال چیزی می گشت.

کسی از او پرسید: با این دقت و جدیت دنبال چه می گردی؟؟؟

چرا در روز روشن چراغ به دست گرفته ای؟

راهب گفت: دنبال آدم می گردم. مرد گفت این کوچه و بازار پر از آدم است.

گفت: بله، ولی من دنبال کسی می گردم که از روح خدایی زنده باشد.

انسانی که در هنگام خشم و حرص و شهوت خود را آرام نگهدارد.

من دنبال چنین آدمی می گردم. مرد گفت: دنبال چیزی می گردی که یافت نمی شود.

دیروز شیخ با چراغ در شهر می گشت و می گفت من از شیطان ها و حیوانات خسته شده ام آرزوی دیدن انسان دارم.

به او گفتند: ما جسته ایم یافت نمی شود، گفت دنبال همان چیزی که پیدا نمی شود هستم و آرزوی همان را دارم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
دژ نیوز.دانلود آهنگ, جدید ترین عکس ها, رمان,عکس های جدید,اس ام اس , راهنما, آهنگ جدید, تصاویر,بازیگران,عکس, آهنگ های جدید, دانلود آواکس,ها,جدید,مد,رمان ها.تاسیس اسفند ماه سال 1391.آغار کار رسمی تابستان سال 1393.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    درپی بالا رفتن سایت قصد داریم رده سنی بازدیدکنندگان را بسنجیم.
    نظرشما راجب قالب سایت چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 429
  • کل نظرات : 56
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3885
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 871
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 5,894
  • بازدید سال : 32,546
  • بازدید کلی : 2,692,138